جواب پالایشگاه گاز اومده و من توی پذیرفته شدههای گزینش نیستم.
شهرزاد همچنان با پنهانکاری عجیبی جواب پیامهای من در مورد بیماریش رو نمیده و تنها کاری که کرده لینک سازمان بهداشت جهانی WHO رو فرستاده میگه اخبار رو از جاهای موثق دنبال کن. پنهانکاری و سکوت ترسناکی که شهرزاد با منی که برادرش هستم داره رو تعمیم میدم به وزارت بهداشت و دولت، دلم کامل میریزه از اتفاقایی که قراره بیفته. تا حالا این 26 سال انقدر گارد اطلاعاتی شهرزاد رو بسته ندیده بودم.
دو روزه یه کله داره بارون میاد.
دلم عجیب گرفته و شدید نیاز دارم با یک نفر حرف بزنم. ولی این روزا درد دل کردن به خرج و مخارجش نمیارزه. بدبختی اینجاست که دلم از کسی گرفته که میخوام براش بمیرم... مردن... فکر بدی هم نیست...
----------------------------
از Organic Minded و تیم دکتر چاووشی خواستم وقت بگیرم. گفتن 180 هزار واریز کنم به کارت دکتر چاووشی برای تعیین وقت. کارتش برای بانک سپه بود و کلا دل چرکین شدم از تیمشون.
دکتر علیرضا شیری که برو بیایی برای خودش توی اینستاگرام داره رو تقریبا مطمئنم از اون حکومتیهای نون به نرخ روز خور هستش که جلوش جرأت نداری به نظام بگی بالا چشمت ابروئه. این دکتر چاووشی رو فکر میکردم به جایی وصل نیست. این که دیدم برا واریز وجوه شماره کارت بانک سپه داده یکم دودل کرده من رو. مخصوصا که تقریبا همه میدونیم این روزا هر کی توی کارهای فرهنگی با دست باز بهش اجازه میدن کار بکنه احتمالا از سیبیلهای (شما بخون جای دیگۀ) یه ارگان کله گنده آویزونه. سر همین خیلی جرأت نمیکنم حرفام رو بدون سانسور به مشاورهاش بگم.
از اون طرف اصلا سن و سالم رو هم نپرسید یه مشاور متولد 72 رو گذاشته برای منِ خرس گنده. من برم برا پسرِ 5 سال کوچیکتر از خودم این اراجیف وبلاگم رو تعریف کنم بگم مشکل جنسی و خود ارضایی دارم :| این طرف توی زندگیش 5 سال از من عقبتره چه میفهمه بی هدفی و بی آرزویی توی 32 سالگی یعنی چی...